نوروزانقلاب
در موسم شکفتن ایمان
بر شاخسار جان خلایق
با رویش جوانه ایثار
بار دگر بهار،
از راه میرسد.
سال نو، وقتی برای مردم «عید» است که همراه با شادابی روح و تغییر رفتار و پیشرفت در اخلاق باشد.
اگر «تحویل سال»، همراه با «تحول حال» نباشد، چه فایده؟
اگر خدای «مقلب القلوب»، توفیق دگرگونسازی دل و دیده و زندگی و ذهن به ما ندهد، مغبونیم. زمینه این تغییر را هم خودمان باید فراهم سازیم.
امام امت (رحمتاللهعلیه) فرمود:
«همینطور که سال، تجدید میشود، باید یک تجدیدی هم در اشخاص، یک تحول هم در ارواح و اشخاص پیدا بشود…»
فروردین فرا میرسد و با خود، پیام حیات و نشاط و بیداری و شکوفایی به همراه دارد و این فصل، یکی از «آیات الهی» را نشان میدهد.
و… جانها و روحها و روحیهها هم!
چهره طبیعت، شاداب میگردد،
دلهای مردم نیز نو میشود و یأسها به امید میرسد، چون «نوروز» است، روزی نو و حال و هوایی تازه.
حیاات انسانهای متعهد، از عشق و ایمان و حرکت و جهاد است. سرسبزی مزرعه این «حیات قلبی»، به شهادتهای سرخ است و به ایمانهای سبز و دلهای سفید. «نوروز انقلاب»، فروردین جانهاست و بهار ایمانها و طراوت اندیشهها.
هفت سین ما هم عبارت است از:
سلام و سیر و سلوک و سحر و سجاده و ستاره و ساحل.
نوروز انقلاب،
مستضعفان خاکنشین را
پیغام میدهد:
روزی که تودههای مسلمان،
با نهضتی عمیق،
در فکر و در عمل
در دید و در توان،
بر پایههای محکم «توحید»
با آیههای روشن قرآن
راه نجات را بپذیرند
آن روز، دیدنی است
آن روز،
آوای گرم جبهه ایمان، شنیدنی است…
در نوروز انقلاب، باید «افکار» را از اعوجاجها و «رفتار» را از آلودگیها و «گفتار» را از کینهورزی و نفرتآفرینی پاک کرد. این «طهارت درونی» مطلوب خدا و محبوب رسول است، اگر خانهها و پردهها و فرشها و لباسها «تمیز» و «نو» میشود، به «خانه تکانی دلها» هم باید بها داد. این، همان «تزکیه» است که از اهداف مهم رسالت انبیاست.
آنگونه که رویش جوانهها از بطن طبیعت مرده و زمستان زده، طرحی نو در جهان در میاندازد، جوانهزدن ارزشهای معنوی در «مکارم اخلاق» از شاخه وجود انسان هم باید بهارآفرین دلها شود و سرنوشت ما را عوض کند.
نوروز انقلاب، باید انقلاب در نوروز را هم در پی داشته باشد.
تغییر «نگاه»، رفتار را هم عوض میکند.
چشمانداز معنوی، برنامهها و تدبیرها را هم در «خط معنویت» قرار میدهد.
عینک کمالبین، افقهای تکامل اخلاقی را در عرصه حیات فردی و اجتماعی و سیاسی نشانمان میدهد و ما را به سوی فتح آن قلهها فرا میخواند.
طبیعت، از خزان پاییز و رخوت زمستانی جدا میشود.
چرا انسان از خزان و رخوت «غفلت» و «جهل» جدا نشود؟!
گاهی یک «گل» میتواند تابلوی جهتنما باشد.
گاهی یک «بذر» که میروید و سر میکشد و ثمر میدهد، میتواند معلم انسان شود. گاهی یک «طلوع» که برگهای کتاب ظلمت را ورق میزند، میتواند «هادی» و «راهنما»ی ما باشد.
گاهی یک «چشمه»، درس جوشش و جاری شدن و راه افتادن و به دریا رسیدن را به ما میآموزد.
چرا نباید از طبیعت، «درس» بگیریم؟ چرا نباید اوراق «کتاب خلقت» را ورق بزنیم؟!
نوروز انقلاب ورق زدن کتاب «تحول» است.
انقلاب در نوروز، این ایام را از تفریح صرف و شادی گذرا بالاتر میبرد و دستآوردی چون «ابتهاج روح» و «التذاذ جان» دارد.
عید عارفان، فراتر از خوشحالیهای زودگذر و گشت و گذارهای شادمانه است و بار معنوی «ذکر» دارد.
فرودین عمر، باید آغاز بسیاری از برنامهریزیها و تدبیرها و تقدیرها و محاسبهها باشد، تا عیدآفرین شود.
بهار زندگی، باید بسیاری از افسردگیهای روحی و کسالتهای درونی و بیماریهای اخلاقی را برطرف سازد.
آنچه را در کشورهایی چون تونس، الجزایر، لیبی، مصر، یمن و بحرین پیش آمده است، چرا «بهار عربی» میگویند؟ جز بهخاطر ماهیت بیداری و خیزش و عزم و اراده مردم؟!
این بهار، در هر ملتی چهره بنماید، تحولساز میشود.
این رویش در هر کشوری رخ بدهد، چهره آن را بهاری میسازد.
این جوشش چشمهآسا، در هر منطقهای پیش آید، مردمش را به دریا میرساند و دریایی میکند.
پس… چرا سکوت و سکون؟ چرا غفلت و خواب؟ چرا بیحالی و دلمردگی؟!
به «بهار»، روی خوش نشان دهیم، تا بهاری شویم.
اگر پیامبر به اصحاب تبار خویش گفته است: «تن مپوشانید از باد بهار»، چون که نسیم بهاری رویاننده و شکافنده و شکوفاننده است.
اصلا چرا دنبال بهار برویم؟ باید بهار را در پی خویش جاری سازیم و هرجا قدم میگذاریم، فضای آنجا را بهاری و متحول و منقلب کنیم.