جملات قصار
اگر کسی احساس کند که هرگز در زندگی دچار اشتباه نشده
این بدان معنی است که هرگز به دنبال چیزهای تازه در زندگیش نبوده است
اگر کسی احساس کند که هرگز در زندگی دچار اشتباه نشده
این بدان معنی است که هرگز به دنبال چیزهای تازه در زندگیش نبوده است
هفتمین ماه از سال هجری قمری رجب نام دارد که نباید فضیلت آن را به بوته فراموشی سپرد زیرا در میان ماههای دوازده گانه تنها و بدون ائتلاف با ماههای دیگر از حرمت و قداست برخوردار می باشد، در واقع چهار ماه در قرآن کریم با تعبیر «حرم» یعنی برخوردار از حرمت یاد شده است که یکی از آنها فرد است که رجب نام دارد و در آن قتال و کشتار حرام می باشد.
رسول اکرم (ص) فرموده اند: «رجب ماه بزرگ خداست و هیچ ماهی در حرمت و فضیلت به پایه آن نمی رسد و قتال با کافران در این ماه حرام است، آگاه باشید که رجب ماه پروردگار است و شعبان ماه من و ماه رمضان ماه امت من است و اگر کسی در ماه رجب حتی یک روز روزه بدارد خدا را از خود خشنود ساخته و خشم الهی از او دور میگردد.»
امام هفتم (ع) فرموده اند: رجب نام نهری است در بهشت که از شیر، سفیدتر و از عسل، شیرینتر است; هر کس یک روز از آن را روزه بدارد خداوند از آن نهر به او بیاشامد.
ماه رجب، به دلیل برخورداری از مزایای گوناگون و توجه به ابعاد معنوی آن، نامهای دیگری نیز دارد؛ نامهایی مثل ماه آمرزش خواهی (شهرُ الاستغفار)؛ ماه تک (رَجَبُ الفَرد) به دلیل تنها واقع شدن و جدا شدن آن از سایر ماههای حرام؛ سرشار (رَجَبُ الاَصَبّ) به دلیل نزول سرشار رحمت الهی؛ ماه امیرمؤمنان (شهرُ امیرِالمؤمنین)، ریسمان الهی و اَصَمْ یعنی برخوردار از فضیلتهای بسیار.
در فضیلت ماه رجب
ماه رجب
بهار خودسازی
طلیعه انس
چرا گناه در ماه رجب را دو برابر حساب می کنند؟
از ماه رجب تا ضیافت رمضان
فرا رسیدن این ماه، نعمت بزرگی است که باید از آن بهره فراوان ببریم و نگذاریم شبها و روزهایش، با غفلت سپری شود. عبادت و نیایش، نماز و روزه، دعا و صلوات و سرانجام به یاد خدا بودن و تذکر در این ماه خجسته، لذتی دیگر دارد، همین بس که اگر یک روز از این ماه را با خلوص نیت و با توجه قلب روزه بگیریم، مستوجب رضوان بزرگ الهی خواهیم شد. رسول خدا (ص) می فرماید:
هان! ماه رجب و ماه شعبان دو ماه من اند و ماه رمضان ماه امتم. آگاه باشید، هر که یک روز از ماه رجب را با ایمان و اخلاص روزه بگیرد، مستوجب رضوان بزرگ الهی می گردد و روزه اش در آن روز بی گمان خشم خداوند را فرو می نشاند و دری از درهای دوزخ را بر روی خویش می بندد.
در موسم شکفتن ایمان
بر شاخسار جان خلایق
با رویش جوانه ایثار
بار دگر بهار،
از راه میرسد.
سال نو، وقتی برای مردم «عید» است که همراه با شادابی روح و تغییر رفتار و پیشرفت در اخلاق باشد.
اگر «تحویل سال»، همراه با «تحول حال» نباشد، چه فایده؟
اگر خدای «مقلب القلوب»، توفیق دگرگونسازی دل و دیده و زندگی و ذهن به ما ندهد، مغبونیم. زمینه این تغییر را هم خودمان باید فراهم سازیم.
امام امت (رحمتاللهعلیه) فرمود:
«همینطور که سال، تجدید میشود، باید یک تجدیدی هم در اشخاص، یک تحول هم در ارواح و اشخاص پیدا بشود…»
فروردین فرا میرسد و با خود، پیام حیات و نشاط و بیداری و شکوفایی به همراه دارد و این فصل، یکی از «آیات الهی» را نشان میدهد.
و… جانها و روحها و روحیهها هم!
چهره طبیعت، شاداب میگردد،
دلهای مردم نیز نو میشود و یأسها به امید میرسد، چون «نوروز» است، روزی نو و حال و هوایی تازه.
حیاات انسانهای متعهد، از عشق و ایمان و حرکت و جهاد است. سرسبزی مزرعه این «حیات قلبی»، به شهادتهای سرخ است و به ایمانهای سبز و دلهای سفید. «نوروز انقلاب»، فروردین جانهاست و بهار ایمانها و طراوت اندیشهها.
هفت سین ما هم عبارت است از:
سلام و سیر و سلوک و سحر و سجاده و ستاره و ساحل.
نوروز انقلاب،
مستضعفان خاکنشین را
پیغام میدهد:
روزی که تودههای مسلمان،
با نهضتی عمیق،
در فکر و در عمل
در دید و در توان،
بر پایههای محکم «توحید»
با آیههای روشن قرآن
راه نجات را بپذیرند
آن روز، دیدنی است
آن روز،
آوای گرم جبهه ایمان، شنیدنی است…
در نوروز انقلاب، باید «افکار» را از اعوجاجها و «رفتار» را از آلودگیها و «گفتار» را از کینهورزی و نفرتآفرینی پاک کرد. این «طهارت درونی» مطلوب خدا و محبوب رسول است، اگر خانهها و پردهها و فرشها و لباسها «تمیز» و «نو» میشود، به «خانه تکانی دلها» هم باید بها داد. این، همان «تزکیه» است که از اهداف مهم رسالت انبیاست.
آنگونه که رویش جوانهها از بطن طبیعت مرده و زمستان زده، طرحی نو در جهان در میاندازد، جوانهزدن ارزشهای معنوی در «مکارم اخلاق» از شاخه وجود انسان هم باید بهارآفرین دلها شود و سرنوشت ما را عوض کند.
نوروز انقلاب، باید انقلاب در نوروز را هم در پی داشته باشد.
تغییر «نگاه»، رفتار را هم عوض میکند.
چشمانداز معنوی، برنامهها و تدبیرها را هم در «خط معنویت» قرار میدهد.
عینک کمالبین، افقهای تکامل اخلاقی را در عرصه حیات فردی و اجتماعی و سیاسی نشانمان میدهد و ما را به سوی فتح آن قلهها فرا میخواند.
طبیعت، از خزان پاییز و رخوت زمستانی جدا میشود.
چرا انسان از خزان و رخوت «غفلت» و «جهل» جدا نشود؟!
گاهی یک «گل» میتواند تابلوی جهتنما باشد.
گاهی یک «بذر» که میروید و سر میکشد و ثمر میدهد، میتواند معلم انسان شود. گاهی یک «طلوع» که برگهای کتاب ظلمت را ورق میزند، میتواند «هادی» و «راهنما»ی ما باشد.
گاهی یک «چشمه»، درس جوشش و جاری شدن و راه افتادن و به دریا رسیدن را به ما میآموزد.
چرا نباید از طبیعت، «درس» بگیریم؟ چرا نباید اوراق «کتاب خلقت» را ورق بزنیم؟!
نوروز انقلاب ورق زدن کتاب «تحول» است.
انقلاب در نوروز، این ایام را از تفریح صرف و شادی گذرا بالاتر میبرد و دستآوردی چون «ابتهاج روح» و «التذاذ جان» دارد.
عید عارفان، فراتر از خوشحالیهای زودگذر و گشت و گذارهای شادمانه است و بار معنوی «ذکر» دارد.
فرودین عمر، باید آغاز بسیاری از برنامهریزیها و تدبیرها و تقدیرها و محاسبهها باشد، تا عیدآفرین شود.
بهار زندگی، باید بسیاری از افسردگیهای روحی و کسالتهای درونی و بیماریهای اخلاقی را برطرف سازد.
آنچه را در کشورهایی چون تونس، الجزایر، لیبی، مصر، یمن و بحرین پیش آمده است، چرا «بهار عربی» میگویند؟ جز بهخاطر ماهیت بیداری و خیزش و عزم و اراده مردم؟!
این بهار، در هر ملتی چهره بنماید، تحولساز میشود.
این رویش در هر کشوری رخ بدهد، چهره آن را بهاری میسازد.
این جوشش چشمهآسا، در هر منطقهای پیش آید، مردمش را به دریا میرساند و دریایی میکند.
پس… چرا سکوت و سکون؟ چرا غفلت و خواب؟ چرا بیحالی و دلمردگی؟!
به «بهار»، روی خوش نشان دهیم، تا بهاری شویم.
اگر پیامبر به اصحاب تبار خویش گفته است: «تن مپوشانید از باد بهار»، چون که نسیم بهاری رویاننده و شکافنده و شکوفاننده است.
اصلا چرا دنبال بهار برویم؟ باید بهار را در پی خویش جاری سازیم و هرجا قدم میگذاریم، فضای آنجا را بهاری و متحول و منقلب کنیم.
چکیده
هدف ازنگارش این مقاله بررسی صفت سلبی اتحادبوده است ودرآن تلاش گردیده تابه این سؤال پاسخ داده شودکه اتحادبه چه معناست.
تحقیق ازنوع توصیفی بوده وروش به کاررفته دراین مطالعه اسنادی است داده های موردنظرمتناسب بااهداف وسؤالات تحقیق جمع آوری گردیده است درجمع آوری داده هاتلاش برآن بوده که نمامی منابع دردسترس متناسب بااهداف موردنقدوبررسی قرارگیردازمهمترین یافته های این مطالعه می توان به چندنمونه اشاره نمود ازجمله اینکه اتحادیکی ازصفات سلبی خداوند است واین صفت سلبی ازاعتقادات محسوب می شودوهمچنین دیدگاه متکلمین درمورداتحادکه آن راازاساس نادرست می دانند.چنانکه حکمای مسلمان نیزحلول واتحادرادرموردخداوندردکرده اند.
کلیدواژگان:صفت سلبی،اتحاد،حلول،متکلمین
با رسیدن بهار، طبیعت ردای سبز بر تن می کند. چکاوک ها، هزار دستان و قمریان، نغمه ها و سرودهای فرح بخش و تازه سرمی دهند و انسان ها را به مهرورزی، گره گشایی و هم گرایی فرا می خوانند. بهار، پیام آور عشق و رویش است و موسم سرور و آشتی و به همین خاطر است که خواستنی است و با آمدنش دل ها سرشار از سرور و جان ها معرفت می یابد.
بهار، پیام آور تعادل است و اینکه در سایه تعادل، زندگی زیبا می شود. با دیدن بهار، رحمت و محبت خداوند را به یاد می آوریم. در اینکه چشمه مهر ایزد همواره به سوی آدمیان و همه موجودات، سرازیر است و ما اگر او و نشانه هایش را فراموش کنیم، او هرگز ما را فراموش نمی کند و با دگرگونی فصل ها نیز به جلوه گری قدرت بی پایانش می پردازد تا شاید دلی به یاد او افتد و به شوق او بتپد و بر اثر تماشای جلوه هایش، اشک شوق از چشمی جاری شود.
اساسا جهان هستی، آینه دار خداست و جمال پروردگارش را به تماشا گذاشته است. به تعبیر زیبای حافظ:
مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست؟ | به دست مردم چشم، از رخ تو گل چیدن |
بهار نیز یکی از باشکوه ترین جلوه های خدا در جهان هستی است که می توان با تماشای آن، نقبی به عالم معنا زد و راهی به سوی خدا یافت و جمال پروردگار را به تماشا نشست. چه زیبا سروده است، سعدی شیرازی:
بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار | خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار |
بلبلان وقت گل آمد که بنالند از شوق | نه کم از بلبل مستی تو بنال ای هشیار |
آفرینش همه تنبیه خداوند دل است | دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار |
خبرت هست که مرغان سحر می گویند | آخر ای خفته! سر از خواب جهالت بردار |